در این نوشتار می خواهم به سوال بسیار تامل برانگیزی پاسخ دهم، که شاید همه جواب آنرا می دانیم. اینکه، چرا یک مدیر، یا مسئول فلان قسمت یک سازمان یا اداره، به ثروتهایی به مراتب بیشتر از حقوق و دستمزد خود می رسد؟
همیشه از خود پرسیده ایم ـ و یا از دیگران ـ که بعنوان مثال چرا یک مدیر و یا مسئولی که مثلاً ده میلیون تومان دستمزد می گیرد، در قیاس با یک کاسبکار بازاری که با سرمایه گذاری در بازار و کار صبح و عصر مداوم و غافل نشدن از سود و زیان، همان ده میلیون تومان را بدست می آورد، آن مدیر دارای ثروت، مکنت، املاک و مستغلات، سهام مختلف در شرکتهای گوناگون تولیدی، خانه های متعدد در شهرهای متعدد و … بسیار بیشتری نسبت به بازاری هاست. جواب آن ساده است: استفاده از “رانت”.
آنچه اقتصاد دانان از آن به عنوان آفت اقتصاد نام می برند و مذهبیون ـ به گواهی اکثرشان ـ آنرا حرام می دانند، همین رانت است. در این گفتار بدان خواهم پرداخت که رانت چیست، اگر فرصتی باشد به موارد دیگر این سوال، از قبیل رشوه، حق حساب، زیرمیزی، و … نیز خواهم پرداخت. البته راهکارهای رفع این معضلات را نیز به تفصیل در آینده بررسی خواهیم کرد ـ اگر عمری باقی بماند و بشود ـ.
رانت از کلمه لاتین rent به معنی اجاره اتخاذ شده است. این کلمه در زمان فئودالهای ملاک، ایجاد شد و به معنی اجاره زمین و ملک کشاورزی به تعداد بسیاری از رعیتان و دهقانان بود که صاحبان زمین در قبال بارور کردن آن و محصولش، هیچ نقشی نداشتند و صرفاً به دلیل مالکیت ـ که البته در انزمان مالکیت و قدرت خصوصاً از نوع سیاسی اش با هم، عجین و همدست بود ـ اجاره دریافت می کردند. می توان گفت: رانت، امتیازی است که به کسی تعلق میگیرد که در شرایط یکسان، سایرین از آن بهره ای نمی برند.
رانت، یعنی واگذاری انحصاری امکانات، فرصت ها و موقعیت ها به افرادی خاص بدلیل داشتن رابطه ی فامیلی، حزبی و یا شخصی. رانت ، انواع گوناگونی دارد از قبیل رانت قضایی، سیاسی و ملموس ترین آنها رانت اطلاعاتی و اقتصادی .
منظور از رانت سیاسی این است که شخصی به واسطه رابطه و نه شایستگی در منصبی به قدرت می رسد. این یک رانت سیاسی است چرا که اگر بنا بر شایستگی بود، در شرایط یکسان و برگزاری آزمونهای استخدامی، این شخص قادر به دستیابی به چنین جایگاهی نخواهد بود. مسلم است این چنین فردی، بعد از احراز پست، رانتهای بیشماری را برای خود و حامیانش ایجاد خواهد کرد. بحث گروه های حامی رانت، بحث طولانی است که در این مقال نمی گنجد و خود گفتاری جداست.
اما رانت اطلاعاتی و اقتصادی، ملموس ترین نوع رانت در یک نظام اقتصادی است. آگاهی از تصمیمات یک ارگان تصمیم گیرنده مهم قبل از اعلام عمومی و انجام آن تصمیم را رانت اطلاعاتی گویند. مثال ملموسی می زنم: در شهری ـ مانند شهر خودمان ـ شهرداری و شورای شهر، تصمیم می گیرند خیابانی را ـ مثلاً وحشی بافقی ـ عریض و یا دوبانده کنند. نقشه مسیر دوبانده کردن آن، در اختیار گروه خاصی از تصمیم گیران و مدیران و نزدیکان آنها قرار می گیرد. این افراد با آگاهی از این نقشه ها، قبل از اعلام عمومی آن، می توانند به خرید زمین های مرغوب حاشیه خیابان به کمترین قیمت ـ چرا که فروشنده از آینده زمین خبر ندارد ـ و حتی نه به نام خود، اقدام کنند و پس از اعلام عمومی آن و تعیین مسیر و احداث باند دوم، آنها را به چندین برابر قیمت خرید، خصوصاً به صورت تجاری، فروخته و سود سرشاری را ناشی از آگاهی خود و دسترسی به منابع اطلاعاتی و ناآگاهی سایرین به دست آورند. (من که این چنین کاری را در شهرمان سراغ ندارم، و این فقط یک مثال است نه اینکه اینگونه باشد.)
از اینرو فردی که در قسمتی مدیر می شود، علاوه بر دستمزد دریافتی اش، می تواند خود، بستگان و نزدیکانش از اینطریق ثروت بسیاری به دست آورده و سوال اول گفتار را پاسخ دهند. رانت اطلاعاتی یکی از دلایل اصلی ثروت های مدیران، آقازادگان و مسوولان در نظام اقتصادی ماست. در دوسال گذشته، افراد بسیاری به دلیل تورم بیش از حد و گرانی افسارگسیخته و لحظه ای ناشی از سوء مدیریتها و تحریمها، توانستند با استفاده از این رانت، به ثروتهای باداورده بیشماری دست پیدا کنند.
اینکه مسئولان از تصمیمات، آگاهی دارند و خود و یا نزدیکانشان، وقتی می دانند که قرار است ظرف چند روز آینده، مثلاً آلومینیوم گران شود، اتومبیل گران شود، آهن آلات و سیمان و … گران شود، به خرید و احتکار آنها روی آورده و سود سرشار میلیاردی در ظرف دو سه روز عایدشان میشود، فساد در اقتصاد است و نام این افراد نیز مفسدان اقتصادی. همان افرادی که هشت سال، نامشان از لیست درون جیب احمدی نژاد بیرون نیامد که نیامد.
به گفته مذهبیون، این رانت و درامد ناشی از آن، بواسطه اینکه برای بدست آوردنش تلاشی صورت نگرفته و در شرایط یکسان، به سایرین امتیازی داده نشده است، و از پول و خون دل ملت، این تازه بدوران رسیده ها، دور بر داشته اند، حرام است.
اگر نظارت قضایی و بازرسین آن، در میزان ثروت و دارایی های مدیران و خانواده هایشان، قبل و بعد از نصب و عزل، محکم و قاطع باشد و به قول معروف مو را از ماست بکشند، دیگر مدیریت بر یک سازمان، آنچنان آش دهن سوزی نیست که برای رسیدن به آن، دست به همه کار زد تا بعد از احراز آن نیز از رانت هایش خود و نزدیکان، تا خرخره، بخورند و انبانشان را از انباشتن، پایانی نباشد. (البته واضح است منظور نویسنده در تمام گفتار فوق، همه مدیران نیست بلکه برخی از مدیران است)
و چون همیشه، از امیر المومنین علی (ع) که گفتارش جای چند و چونی باقی نمی گذارد می آورم که در فرمان به مالک فرمودند: “ای مالک! مبادا در آنچه همه مردم مساوی اند، امتیازی برای خود در نظر بگیری… زیرا به زودی، پرده ها کنار می روند و انتقام ستمدیدگان را از تو باز می ستانند.”
روزی ام هانی، خواهر علی ابن ابیطالب (ع) نزد وی آمد. حضرت به وی بیست درهم بخشید. ام هانی از برده آزاد شده خود پرسید: امیر مومنان (ع) به تو چقدر داد؟ برده گفت: بیست درهم. ام هانی بازگشت. حضرت (ع) فرمودند: بازگرد خواهر. خداوند تو را رحمت کند. ما در کتاب خدا، هیچ برتری برای اسماعیل بر اسحاق نیافتیم.
مطلب این صفحه را به زبان دلخواه خود ترجمه کنید
- نویسنده : یزد فردا
- منبع خبر : خبرگزاری فردا
یکشنبه 19,ژانویه,2025